محرمانه

دل نوشته های محرمانه من و دُکی جونم(بین خودمون بمونه هاااا;) )

محرمانه

دل نوشته های محرمانه من و دُکی جونم(بین خودمون بمونه هاااا;) )

روزمره

دیروز عصر با دُکی رفتیم سینما و فیلم افتضاح ازدواج در وقت اضافه را دیدیم... البته خوش گذشت و راه برگشت را پیاده اومدیم خونه... یک عالمه هم بین راه حرف زدیم.


امروز صبح رسیدیم شهرمون و بعد صبحانه گرفتیم خوابیدیم... آخه وضع اتوبوس خیلی بد بود و شب نتونسته بودیم بخوابیم... ظهر رفتم سیسکو و بعد از ظهر با دُکی یه کم گشتیم و اومدیم خونه... الانم می خوایم بریم فیلم ببینیم


شب همگی خوش

نظرات 5 + ارسال نظر
جوجه کوچولو پنج‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 03:44 ق.ظ http://love-4ever.persianblog.ir

شب خوش عزیزم... خوش بگذرونید... منم سینما میخواااام... ولی دریغ از یه فیلم قشنگ

اوووووه... تا ۴ بیدار بودی دختر؟؟ بابا ایول... در مورد سینما موافقم :(

بهارنارنج و یاس رازقی پنج‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:26 ق.ظ http://formyramin.persianblog.ir

چه روزمرگی های آرام و قشنگی. همیشه خوش باشی عزیزم.
راستی اگه خصوصی نیست دوست دارم بدونم کدوم شهر زندگی میکنی. شاید همشهری در اومدیم خب!

مرسی عزیزم... شما هم همیشه خوش باشین. :)

جوابت را برات خصوصی گذاشتم.

باران و آقای صبور پنج‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 07:54 ب.ظ

من هم سینما میخوام

بیا با هم بریم ;)

جوجه کوچولو شنبه 12 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 07:46 ق.ظ

آره بابا از شانس مسخره ام همسری خونمون بود و من تا صبح پای سیستم کارای شرکت رو انجام میدادم

آخــــــــــــه... بمیرم برات... خیلی سخته این جوری :*

سحر شنبه 12 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:21 ق.ظ http://saharri.blogsky.com

دست خودم نیست
اسم کلاس سیسکو رو میاری روده بر میشم از خنده

منم موافقم باهات :))))

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد