محرمانه

دل نوشته های محرمانه من و دُکی جونم(بین خودمون بمونه هاااا;) )

محرمانه

دل نوشته های محرمانه من و دُکی جونم(بین خودمون بمونه هاااا;) )

آشتی

اومدم خبر بدم که آشتی کردیـــــــــــم

دُکی پست وبلاگم را دیده بود و ییهو دیدم اومد تو اتاقی که من بودم و منت کشی جانانه ای ازم کرد

بماند که من تا 10 دقیقه حاضر به آشتی نبودم و خودم را لوس می کردم.

هر چی که بود به خیر و خوشی تموم شد و الان آشتی ایم.


منم عوض کاری که کرده بود... سهم هندونش را برداشتم خوردم و اصلا به روی خودم هم نیاوردم... در مدت زمانی که هندونه بدبخت وارد دهان این جانب می شد... دُکی با حسرت یه نگاه به من می کرد و یه نگاه به هندوانه(آخه خیلی هندونه دوست داره).

ولی چه فایده که باز دلم براش سوخت و یه تکه کوچیک باقی مانده را بهش دادم و نوش جان کرد.


نظرات 4 + ارسال نظر
رضا دوشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:28 ق.ظ http://zendegi-reza.blogsky.com/

اینقدر اذیتش نکن وقتی رفت و یه مدت ازت دور بود اونوقت پشیمون میشی

این قهر و آشتی ها هم اگه نباشه که زندگی یکنواخت می شه ;)

دُکی دوشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:33 ق.ظ

خسته نباشی!

خواهش می کنم... کاری نکردم ;)

میم. دوشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 12:24 ب.ظ http://ourvirtualhome.blogfa.com/

:دی
موافقم اگه قهر و آشتی ها نباشه زندگی یکنواخت می شه . (آیکون متفکرانه ! )
خوشم می آد بعد دعوا هر دومون منتظر آشتی کردن و منت کشی هستیم و بعد منت کشی هم خودمون رو لوس می کنیم :دی

خوب آخه همش تقصیر خودش بود... من فقط یه کوچولو مقصر بودم :دی

جوجه کوچولو و پیشی خان سه‌شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 07:47 ق.ظ http://love-4ever.persianblog.ir

خب خدا رو شکر... از قدیم گفتن زن و شوهر دعوا کنند،.... :)))
نازی بیچاره دکی خان، دقیقا درکش میکنم چون منم عاشق هندونم، و ماست هم خیلی دوس دارم، که متاسفانه همیشه پیشی به سهم من یورش میبره :((( البته بدون اینکه قهر یا دعوا شده باشه، از بدجنسیشه میگه وقتی حرست در میاد خوردنی میشی!!!!!!!!!!!! :(((

:)) چه باحال... جدا این جوری... وقتی فرد مقابل حرس می خوره... خیلی کیف داره :دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد