محرمانه

دل نوشته های محرمانه من و دُکی جونم(بین خودمون بمونه هاااا;) )

محرمانه

دل نوشته های محرمانه من و دُکی جونم(بین خودمون بمونه هاااا;) )

بدرقه دختر دایی و پسر خاله

امروز صبح واسه خودم ول بودم و زیاد برام مفید نبود... خوب چی کار کنم که حوصله درس خوندن نداشتم... ظهر هم عین بی انگیزه ها که از زندگی ناامید می شن... گرفتم 3 ساعت تمام خوابیدم... تا اینکه عذاب وجدان اومد سراغم که... آخه الیا جان... تو این همه کار داری و یک امتحان سخت در انتظارته... اون وقت گرفتی خوابیدی؟... بالاخره با ناز و عشوه مامی بیدارم کرد و چایی بعد از ظهر را سه تایی(من و بابا و مامی) خوردیم... بعدش من رفتم سراغ درس که شاید بتونم تنبلی صبح را جبران کنم... بدک نشد... یه چند صفحه ای خوندم... ولی بیشتر از این می تونستم بخونم.


بعد شام هم رفتیم خونه دایی برا بدرقه دختردایی و همسرش که پسر خالم می شه(همونایی که عقدشون بود)... فردا می رن مالزی... دو تاشون هم اون جا دکتری می خونند... مامانش که زنداییم می شه... به خاطر رفتن دخترش خیلی پکر بود... نــــــــــازی...دلم واسش سوخت... تازه اون یه دختر دیگه تو خونه داره و پسرش هم طبقه پایینشون زندگی می کنه... بیچاره مامی من چی کار می کنه؟... اَه...اصلا دوست ندارم به این چیزا فکر کنم. انشاا.. که همه چیز خوب می شه.


امروز من و دُکی هی دلمون واسه همدیگه تنگ می شد و به هم زنگ می زدیم و لاو می ترکوندیم... ولی از اون جهت که لاو ترکوندن های ما هم بدون شیطنت نمی شه... کم مونده بود اون وسط دعوامون هم بشه... این دوران نامزدی هم واسه خودش دلتنگی ها و هیجاناتی داره ها


دیره دیگه... برم بخوابم... شب به خیــــــــــــــــر



نظرات 3 + ارسال نظر
محمد چهارشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 01:37 ق.ظ http://shanc.blogsky.com

مالزی ها!؟!
خوبه
چطوره نامزدی الان برای جفتتون؟!؟!
یعنی نمیدونم چجوری بگم؟!؟
چه خوبی بدی هایی داره؟!؟!

مرسی.. نامزدی هم خیلی خوبه :)

اگه پست هام را بخونی... خوبی و بدی هاش را تو خاطراتم نوشتم :دی

جوجه کوچولو چهارشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:53 ق.ظ http://love-4ever.persianblog.ir

امان از دست ما نامزدای شیطون... دیروز به همسری میگفتم همه کلی لاو میترکونن اونوقت ما همش تو سر و کله ی هم میزنیم معمولا و به دلقک بازی و شیطنک میگذره دیالوگامون...
از اون بیشترم من ، یکم که لاو ترک (مصدر ترکیدن :دی) میشه دیگه حوصله ام سر میره و جو رو عوض میکنم :دی :))))))
جای عزیزانتون سبز الیا جون.
منم همش غصه ی این رو میخورم که از پیش مامی اینا میرم و دور میشیم.
خیلی بده ازدواجای راه دور، همه میگردن شوهر پیدا میکنن مام گشتیم شوهر پیدا کردیما خواااهر :دی (بق بقو...)
البته از این هم نباید بگذریم که همسریهامون گلهایی هستن در نوع خود بی نظیر (وای همسری کجایی واست لاو ترکوندم بیا ببین... :دی )

آره والله... ما هم مثل شماییم... اصلا بدون شیطنت حال نمیده :دی

وااااااااای... تو هم تنها بچه ای تو خونه؟... من دلم واسه مامان باباها می سوزه... ولی خوب چاره ای نیست!!!

همسری جوجه کوچولو... یه سر به این کامنت دونی بزن... ضرر نمی کنی ;)

دُکی چهارشنبه 26 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:27 ق.ظ

به نام خدا. این انشا در مورد دوران نامزدی است. دوران نامزدی خیلی خوب است. من دو سال پیش نامزد شدم. تابستان بود. در شهر ما، وقتی پسری نامزد می شود، او را کتک می زنند. این مراسم، داماد زنون است. آن تابستان به من خیلی خوش گذشت. نامزد من هم خوب است. او مرا کتک نمی زند و در کارهایم به من کمک می کند. من یک بار کتاب او را گرفتم و در زیر درخت جا گذاشتم و کتاب او خیس شد و خراب هم شد. اما او با من کاری نداشت و بعد گفت که آن کتاب را لازم نداشت. چون امتحانش را داده است و دیگر کتاب را لازم ندارد. اما من به او گفتم که کتاب یار مهربان است. بعد با هم خندیدیم و شکلات و پفک خوردیم. او به من می گوید که تو شکمی هستی. اما خودش بیشتر شکمو است. خیلی می خورد و به از خوراکی ها چیزی به من نمی دهد. نتیجه گیری انشای من این است که نامزدی خوب است و همه باید نامزد بشوند. البته فقط یک بارش خوب است. چون بعضی افراد دوست دارند هی، فرت و فرت، نامزد بشوند. و این اصلا خوب نیست. این بود انشای من.

خانم معلم ... من چند شدم؟

:))))))))))))))
ای خداااااااااا... من چی کار کنم از دست این پسر :))))))

عــــــــــــالی بود انشات... کلی خندیدم... مرسی... تا حالا همچین کامنت با نمکی نداشتم ;)

منم با نتیجه گیری انشات موافقم... و به این که تاکید کردی "فقط یک بارش خوب است" ;)

یه بیــــــــــــــــست خوشگل مثل خودم... دادم بهت :دی

البته نه... 19.75 می دم... چون من اصلا شکمو نیستـم کـــــــــــــــــه!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد